هوش مصنوعی - AI

تحلیل احساسات

Sentiment Analysis

مقدمه:
تحلیل احساسات، که گاهی اوقات نظرکاوی (Opinion Mining) نیز نامیده می‌شود، شاخه‌ای حیاتی و پویا در حوزه پردازش زبان طبیعی (NLP) و هوش مصنوعی (AI) است. هدف اصلی آن، شناسایی، استخراج، کمّی‌سازی و مطالعه حالات عاطفی (Affective States) و اطلاعات ذهنی (Subjective Information) بیان‌شده در داده‌های متنی است. به زبان ساده‌تر، این فناوری تلاش می‌کند بفهمد آیا نویسنده یک متن نسبت به یک موضوع خاص (مانند یک محصول، شخص، رویداد یا سازمان) دیدگاه مثبت، منفی یا خنثی دارد یا خیر. فراتر از این طبقه‌بندی ساده، تحلیل احساسات می‌تواند شامل تشخیص احساسات خاص (مانند شادی، غم، عصبانیت، ترس) یا میزان شدت احساسات (Polarity Strength) نیز باشد. با توجه به حجم عظیم داده‌های متنی تولید شده در وب (نظرات مشتریان، پست‌های شبکه‌های اجتماعی، مقالات خبری)، تحلیل احساسات به ابزاری ضروری برای کسب‌وکارها، دولت‌ها و محققان برای درک افکار عمومی و بازخوردها تبدیل شده است.

۱. انواع تحلیل احساسات (Levels of Sentiment Analysis Granularity)

تحلیل احساسات را می‌توان در سطوح مختلفی از جزئیات انجام داد:

  • الف) تحلیل احساسات در سطح سند (Document-Level Sentiment Analysis):

    • شرح جامع: در این سطح، کل متن (مانند یک نقد کامل محصول، یک مقاله خبری، یا یک ایمیل) به عنوان یک واحد در نظر گرفته می‌شود و یک برچسب احساس کلی (مثبت، منفی یا خنثی) به آن اختصاص داده می‌شود. این روش فرض می‌کند که کل سند بیانگر یک احساس واحد نسبت به یک موضوع اصلی است.

    • کاربرد: مناسب برای زمانی که نیاز به یک دید کلی و سریع از احساسات نسبت به یک موضوع دارید (مثلاً آیا نقد کلی یک فیلم مثبت است یا منفی؟).

    • محدودیت: اگر سند شامل نظرات متفاوتی در مورد جنبه‌های مختلف باشد (مثلاً “دوربین گوشی عالی است، اما عمر باتری افتضاح است”)، این روش نمی‌تواند این جزئیات را نشان دهد و ممکن است احساس کلی را به اشتباه خنثی یا حتی بر اساس بخش غالب، مثبت/منفی طبقه‌بندی کند.

  • ب) تحلیل احساسات در سطح جمله (Sentence-Level Sentiment Analysis):

    • شرح جامع: این سطح یک گام دقیق‌تر است و احساسات بیان‌شده در هر جمله از متن را به طور جداگانه تعیین می‌کند. ابتدا متن به جملات تقسیم می‌شود و سپس هر جمله برای تعیین قطبیت (مثبت، منفی، خنثی) تحلیل می‌شود.

    • کاربرد: مفید برای شناسایی نظرات مختلف در یک متن طولانی‌تر. به عنوان مثال، در نقد بالا، جمله اول (“دوربین گوشی عالی است”) مثبت و جمله دوم (“اما عمر باتری افتضاح است”) منفی طبقه‌بندی می‌شود.

    • محدودیت: ممکن است هنوز قادر به درک کامل نباشد که احساسات دقیقاً به کدام بخش یا ویژگی موضوع اشاره دارد. همچنین، زمینه کلی متن که ممکن است بر معنای یک جمله تأثیر بگذارد، در تحلیل جداگانه جملات کمتر در نظر گرفته می‌شود.

  • ج) تحلیل احساسات در سطح جنبه (Aspect-Based Sentiment Analysis – ABSA):

    • شرح جامع: این دقیق‌ترین و اغلب مفیدترین سطح تحلیل احساسات است. هدف آن شناسایی احساسات نسبت به جنبه‌ها یا ویژگی‌های خاص (Aspects/Features) یک موجودیت (Entity) است. فرآیند معمولاً شامل دو مرحله است: ۱) استخراج جنبه (Aspect Extraction): شناسایی موجودیت‌ها و ویژگی‌های مورد بحث (مثلاً در نقد رستوران: “غذا”، “خدمات”، “قیمت”، “محیط”). ۲) طبقه‌بندی احساسات جنبه (Aspect Sentiment Classification): تعیین قطبیت احساسات بیان‌شده دقیقاً در مورد هر جنبه شناسایی‌شده.

    • مثال: برای جمله “پیتزای آن‌ها خوشمزه بود، اما سرویس‌دهی کند بود”، ABSA تشخیص می‌دهد: جنبه=”پیتزا”، احساسات=مثبت؛ جنبه=”سرویس‌دهی”، احساسات=منفی.

    • کاربرد: ارائه بینش بسیار دقیق و کاربردی برای کسب‌وکارها جهت درک نقاط قوت و ضعف محصولات یا خدماتشان از دید مشتریان.

    • چالش: پیاده‌سازی آن به طور قابل توجهی پیچیده‌تر از سطوح دیگر است و نیاز به تکنیک‌های پیشرفته‌تر NLP دارد.

۲. روش‌های تحلیل احساسات (Methods for Sentiment Analysis)

چندین رویکرد اصلی برای ساخت سیستم‌های تحلیل احساسات وجود دارد:

  • الف) روش‌های قاعده‌بنیاد (Rule-Based / Lexicon-Based Methods):

    • شرح جامع: این روش‌ها به فرهنگ‌های لغت احساسات (Sentiment Lexicons) متکی هستند. این فرهنگ‌ها لیستی از کلمات و عبارات هستند که به هر کدام یک امتیاز قطبیت احساسی (مثلاً مثبت، منفی، یا یک امتیاز عددی مانند -۱ تا +۱) و گاهی اوقات شدت احساسی اختصاص داده شده است. سیستم متن ورودی را پردازش می‌کند، کلمات احساسی را شناسایی کرده و امتیازات آن‌ها را با در نظر گرفتن قواعدی برای اصلاح‌کننده‌ها (Modifiers) مانند تشدیدکننده‌ها (Intensifiers) (مثلاً “بسیار خوب”) و نفی‌کننده‌ها (Negators) (مثلاً “نه خوب”)، ترکیب می‌کند تا یک امتیاز احساسی کلی برای متن محاسبه شود. ابزارهایی مانند VADER از این رویکرد استفاده می‌کنند.

    • مزایا: نیازی به داده‌های آموزشی برچسب‌دار ندارند (فقط به یک فرهنگ لغت خوب نیاز دارند). تفسیرپذیر هستند (می‌توان دید کدام کلمات باعث نتیجه نهایی شده‌اند). پیاده‌سازی آن‌ها نسبتاً ساده است.

    • معایب: ایجاد و نگهداری فرهنگ لغت می‌تواند زمان‌بر باشد و ممکن است نیاز به تطبیق برای دامنه‌های خاص (مثلاً زبان پزشکی) داشته باشد. در درک زمینه (Context)، کنایه (Irony)، طعنه (Sarcasm) و معانی ضمنی ضعیف هستند.

  • ب) روش‌های مبتنی بر یادگیری ماشین (Machine Learning-Based Methods – Classical):

    • شرح جامع: این رویکرد، تحلیل احساسات را به عنوان یک مسئله طبقه‌بندی متن (Text Classification) در نظر می‌گیرد. ابتدا مجموعه‌ای از متن‌ها (اسناد یا جملات) با برچسب احساسی (مثبت، منفی، خنثی) جمع‌آوری می‌شود (داده‌های آموزشی). سپس ویژگی‌هایی از متن استخراج می‌شود (مانند Bag-of-Words (BoW)، TF-IDF، n-gram ها). در نهایت، یک الگوریتم یادگیری ماشین نظارت‌شده (Supervised) مانند ماشین بردار پشتیبان (SVM)، Naive Bayes، رگرسیون لجستیک (Logistic Regression) یا جنگل تصادفی (Random Forest) بر روی این ویژگی‌ها و برچسب‌ها آموزش داده می‌شود تا بتواند احساسات متن‌های جدید و دیده‌نشده را پیش‌بینی کند.

    • مزایا: قادر به یادگیری الگوهای پیچیده‌تر و در نظر گرفتن تعامل بین کلمات (تا حدی از طریق n-gram ها) هستند. اغلب عملکرد بهتری نسبت به روش‌های قاعده‌بنیاد دارند، به شرطی که داده‌های آموزشی کافی و با کیفیت در دسترس باشد.

    • معایب: به مقدار زیادی داده آموزشی برچسب‌دار نیاز دارند که تهیه آن می‌تواند پرهزینه باشد. مهندسی ویژگی (Feature Engineering) (انتخاب بهترین نمایش برای متن) می‌تواند تأثیر زیادی بر عملکرد داشته باشد و نیاز به تخصص دارد. ممکن است هنوز در درک کامل زمینه و معانی ظریف مشکل داشته باشند.

  • ج) روش‌های مبتنی بر یادگیری عمیق (Deep Learning-Based Methods):

    • شرح جامع: این روش‌ها که در سال‌های اخیر به رویکرد غالب تبدیل شده‌اند، از شبکه‌های عصبی عمیق برای یادگیری نمایش‌های پیچیده متن و طبقه‌بندی احساسات استفاده می‌کنند. برخلاف روش‌های کلاسیک ML، مدل‌های یادگیری عمیق اغلب می‌توانند ویژگی‌ها را به طور خودکار (Automatic Feature Learning) از داده‌های خام یاد بگیرند و نیاز به مهندسی ویژگی دستی را کاهش دهند. معماری‌های رایج عبارتند از:

      • شبکه‌های عصبی کانولوشنی (CNNs): برای استخراج ویژگی‌های محلی (مانند n-gram های مهم) از متن.

      • شبکه‌های عصبی بازگشتی (RNNs)، به‌ویژه LSTM و GRU: برای مدل‌سازی وابستگی‌های ترتیبی و زمینه در متن.

      • مدل‌های مبتنی بر ترانسفورمر (Transformer-based Models) مانند BERT، RoBERTa، XLNet: این مدل‌ها که بر روی حجم عظیمی از داده‌های متنی پیش‌آموزش (Pre-trained) دیده‌اند، می‌توانند زمینه را به صورت دوطرفه درک کنند و با استفاده از مکانیزم توجه (Attention)، روابط پیچیده بین کلمات را مدل کنند. تنظیم دقیق (Fine-tuning) این مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده بر روی داده‌های تحلیل احساسات، اغلب به نتایج پیشرفته (State-of-the-Art) منجر می‌شود.

    • مزایا: معمولاً بالاترین دقت را به خصوص در متن‌های پیچیده و با ظرافت‌های زبانی ارائه می‌دهند. به طور خودکار ویژگی‌های مرتبط را یاد می‌گیرند. با استفاده از مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده، نیاز به داده‌های آموزشی برچسب‌دار خاصِ دامنه کاهش می‌یابد (یادگیری انتقالی – Transfer Learning).

    • معایب: به منابع محاسباتی قابل توجهی (GPU/TPU) برای آموزش (و گاهی اوقات برای استنتاج) نیاز دارند. ممکن است به حجم زیادی داده نیاز داشته باشند (اگرچه پیش‌آموزش این نیاز را کاهش می‌دهد). اغلب به عنوان “جعبه سیاه (Black Box)” در نظر گرفته می‌شوند و تفسیر اینکه چرا یک پیش‌بینی خاص را انجام داده‌اند، دشوارتر است.

۳. مراحل تحلیل احساسات (Pipeline for Sentiment Analysis)

یک خط لوله معمول برای ساخت سیستم تحلیل احساسات (به‌ویژه مبتنی بر ML/DL) شامل مراحل زیر است:

  • الف) جمع‌آوری داده (Data Collection): جمع‌آوری متون مرتبط با دامنه مورد نظر (نظرات محصول، توییت‌ها، مقالات و غیره).

  • ب) پیش‌پردازش متن (Text Preprocessing): پاک‌سازی و آماده‌سازی متن خام برای تحلیل. این مرحله حیاتی است و می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

    • حذف نویز: حذف کاراکترهای نامربوط، تگ‌های HTML، URL ها.

    • توکن‌سازی (Tokenization): شکستن متن به واحدهای کوچکتر (معمولاً کلمات یا زیرکلمات).

    • نرمال‌سازی: تبدیل متن به یک فرم استاندارد (مثلاً تبدیل به حروف کوچک، تصحیح غلط‌های املایی – اختیاری).

    • حذف ایست‌واژه‌ها (Stopword Removal): حذف کلمات رایج و کم‌اهمیت (مانند “و”، “به”، “از”). احتیاط: گاهی ایست‌واژه‌ها (مانند “نه”) برای تحلیل احساسات مهم هستند.

    • ریشه‌یابی (Stemming) / لماتایزیشن (Lemmatization): کاهش کلمات به شکل پایه یا ریشه برای کاهش ابعاد فضای ویژگی (لماتیزیتیشن معمولاً دقیق‌تر است).

  • ج) استخراج ویژگی‌ها (Feature Extraction): تبدیل متن پیش‌پردازش شده به نمایش عددی که مدل بتواند آن را درک کند.

    • روش‌های کلاسیک: BoW, TF-IDF.

    • روش‌های مدرن: Word Embeddings (Word2Vec, GloVe, FastText) یا Contextual Embeddings (BERT, ELMo).

  • د) انتخاب و آموزش مدل (Model Selection and Training): انتخاب الگوریتم مناسب (SVM, Naive Bayes, LSTM, Transformer) و آموزش آن بر روی مجموعه داده آموزشی برچسب‌دار (متن‌ها به همراه برچسب احساسی).

  • ه) ارزیابی مدل (Model Evaluation): اندازه‌گیری عملکرد مدل آموزش‌دیده بر روی یک مجموعه داده جداگانه (مجموعه آزمون – Test Set) که مدل قبلاً آن را ندیده است. معیارهای رایج عبارتند از:

    • دقت (Accuracy): درصد کل پیش‌بینی‌های صحیح. (برای داده‌های نامتعادل معیار خوبی نیست).

    • دقت (Precision): از بین مواردی که مدل مثبت پیش‌بینی کرده، چه کسری واقعاً مثبت بوده‌اند؟ (TP / (TP + FP))

    • فراخوانی (Recall) / حساسیت (Sensitivity): از بین تمام موارد مثبت واقعی، چه کسری توسط مدل به درستی مثبت پیش‌بینی شده‌اند؟ (TP / (TP + FN))

    • امتیاز F1 (F1-Score): میانگین همساز (harmonic mean) دقت و فراخوانی، معیار خوبی برای داده‌های نامتعادل (۲ * (Precision * Recall) / (Precision + Recall)).

    • ماتریس درهم‌ریختگی (Confusion Matrix): جدولی که تعداد پیش‌بینی‌های صحیح و غلط را برای هر کلاس نشان می‌دهد.

    • AUC (Area Under the ROC Curve): معیاری برای ارزیابی توانایی مدل در تفکیک بین کلاس‌ها.

  • و) استقرار و نظارت (Deployment and Monitoring): قرار دادن مدل آموزش‌دیده در یک سیستم عملیاتی و نظارت مداوم بر عملکرد آن و بازآموزی در صورت نیاز.

۴. کاربردهای تحلیل احساسات (Applications of Sentiment Analysis)

تحلیل احساسات در بسیاری از حوزه‌ها کاربرد دارد:

  • الف) نظارت بر برند و بازاریابی: درک نظر مشتریان در مورد محصولات، خدمات و کمپین‌های تبلیغاتی، ردیابی شهرت برند در زمان واقعی، تحلیل بازخورد رقبا.

  • ب) خدمات مشتریان: اولویت‌بندی تیکت‌های پشتیبانی بر اساس فوریت (مثلاً مشتریان بسیار ناراضی)، تحلیل مکالمات پشتیبانی برای شناسایی مشکلات رایج یا عملکرد ضعیف کارشناسان، هدایت خودکار درخواست‌ها.

  • ج) تحلیل شبکه‌های اجتماعی: رصد افکار عمومی در مورد موضوعات داغ، رویدادها، شخصیت‌های سیاسی یا عمومی، شناسایی روندهای نوظهور، مدیریت بحران‌های روابط عمومی.

  • د) تحقیقات بازار و توسعه محصول: استخراج بینش از نظرات کاربران برای شناسایی ویژگی‌های مورد علاقه یا نامطلوب، هدایت تصمیمات مربوط به بهبود محصول یا توسعه محصولات جدید.

  • ه) تحلیل مالی: پیش‌بینی احتمالی روندهای بازار سهام بر اساس تحلیل احساسات اخبار مالی و پست‌های شبکه‌های اجتماعی (با احتیاط فراوان).

  • و) سیاست و علوم اجتماعی: درک دیدگاه رأی‌دهندگان نسبت به نامزدها یا سیاست‌ها، تحلیل واکنش عمومی به قوانین جدید یا رویدادهای اجتماعی.

  • ز) مراقبت‌های بهداشتی: تحلیل بازخورد بیماران در مورد بیمارستان‌ها، پزشکان، داروها یا روش‌های درمانی برای بهبود کیفیت خدمات، نظارت بر سلامت روان از طریق تحلیل پست‌های آنلاین (با ملاحظات اخلاقی).

۵. چالش‌های تحلیل احساسات (Challenges in Sentiment Analysis)

این حوزه با وجود پیشرفت‌ها، همچنان با چالش‌هایی روبروست:

  • الف) کنایه، طعنه و شوخ‌طبعی (Sarcasm, Irony, Humor): تشخیص این موارد که معنای ظاهری کلمات با معنای واقعی مورد نظر متفاوت است، بسیار دشوار است و اغلب نیاز به درک عمیق زمینه و دانش عمومی دارد.

  • ب) ابهام و وابستگی به زمینه (Ambiguity & Context Dependency): معنا و احساس یک کلمه می‌تواند بسته به زمینه تغییر کند (مثلاً “sick” می‌تواند به معنی بیمار یا عالی باشد).

  • ج) مقایسه‌ها (Comparisons): جملات مقایسه‌ای (مثلاً “A بهتر از B است”) نیاز به تحلیل دقیق‌تری برای تعیین احساس نسبت به هر موجودیت دارند.

  • د) جملات شرطی و ذهنی (Conditionals & Subjectivity): تشخیص تفاوت بین بیان یک نظر واقعی و بیان یک آرزو، فرضیه یا نقل قول نظر دیگران.

  • ه) زبان‌های مختلف و گویش‌ها (Different Languages & Dialects): نیاز به توسعه مدل‌ها و منابع (مانند فرهنگ لغت) خاص برای هر زبان و حتی گویش‌های مختلف آن.

  • و) داده‌های نامتعادل (Imbalanced Data): در بسیاری از مجموعه داده‌ها، تعداد نظرات خنثی یا مثبت بسیار بیشتر از نظرات منفی است که می‌تواند باعث سوگیری مدل به سمت کلاس‌های اکثریت شود.

  • ز) تغییرات زبانی و زبان نوظهور (Evolving Language): استفاده مداوم از کلمات اختصاری، ایموجی‌ها، اصطلاحات جدید و غلط‌های املایی عمدی در رسانه‌های اجتماعی، چالش‌برانگیز است.

  • ح) نیاز به داده‌های برچسب‌دار دامنه خاص (Need for Domain-Specific Labeled Data): مدلی که بر روی نقد فیلم آموزش دیده ممکن است روی نقد محصولات الکترونیکی عملکرد خوبی نداشته باشد.

۶. ابزارها و کتابخانه‌های تحلیل احساسات (Tools and Libraries for Sentiment Analysis)

  • الف) NLTK: کتابخانه پایه‌ای پایتون برای NLP، شامل ابزارهای پیش‌پردازش، توکن‌سازی و دسترسی به برخی فرهنگ لغات مانند SentiWordNet.

  • ب) TextBlob: رابط کاربری ساده‌تر برای NLTK و Pattern. ارائه امتیازات قطبیت و ذهنیت به راحتی. مناسب برای شروع و نمونه‌سازی سریع.

  • ج) VADER: ابزار قاعده‌بنیاد و مبتنی بر فرهنگ لغت که به طور خاص برای احساسات بیان شده در رسانه‌های اجتماعی بهینه شده است (حساس به حروف بزرگ، علائم نگارشی، شکلک‌ها و…).

  • د) spaCy: کتابخانه مدرن و کارآمد برای NLP، تمرکز بر عملکرد و سهولت استفاده برای ساخت خطوط لوله پردازش متن. می‌توان مدل‌های تحلیل احساسات را به آن اضافه کرد.

  • ه) Scikit-learn: کتابخانه استاندارد پایتون برای یادگیری ماشین کلاسیک (SVM, Naive Bayes, …) و ابزارهای ارزیابی.

  • و) TensorFlow و PyTorch: چارچوب‌های پیشرو برای ساخت و آموزش مدل‌های یادگیری عمیق سفارشی (CNN, LSTM, Transformers).

  • ز) Hugging Face Transformers: کتابخانه بسیار محبوب که دسترسی آسان به هزاران مدل ترانسفورمر پیش‌آموزش‌دیده (مانند BERT, DistilBERT, RoBERTa) و ابزارهایی برای تنظیم دقیق آن‌ها برای وظایف مختلف NLP از جمله تحلیل احساسات را فراهم می‌کند.

۷. آینده تحلیل احساسات (Future of Sentiment Analysis)

آینده این حوزه شاهد پیشرفت در جهات زیر خواهد بود:

  • الف) دقت، ظرافت و درک احساسات پیچیده: حرکت فراتر از طبقه‌بندی سه‌گانه (مثبت/منفی/خنثی) به سمت تشخیص طیف وسیع‌تری از احساسات دقیق (شادی، خشم، ترس، …) و درک شدت آن‌ها. بهبود قابل توجه در تشخیص کنایه، طعنه و معانی ضمنی.

  • ب) تحلیل احساسات چندزبانه و بین زبانی (Multilingual & Cross-lingual): توسعه مدل‌هایی که بتوانند به طور مؤثر در چندین زبان کار کنند یا دانش را از یک زبان به زبان دیگر منتقل کنند.

  • ج) تحلیل احساسات بلادرنگ (Real-Time Analysis): پردازش و تحلیل جریان‌های عظیم داده (مانند توییتر) به صورت لحظه‌ای با کارایی بالا.

  • د) تحلیل احساسات چندوجهی (Multimodal Sentiment Analysis): یک حوزه بسیار داغ؛ ترکیب اطلاعات از متن، تصویر (مانند حالات چهره)، و صدا (مانند لحن صدا) برای درک جامع‌تر و دقیق‌تر احساسات.

  • ه) تحلیل احساسات مکالمه‌ای (Conversational Sentiment Analysis): ردیابی و درک چگونگی تغییر احساسات در طول یک مکالمه یا تعامل بین افراد یا بین کاربر و چت‌بات.

  • و) توضیح‌پذیری (Explainability – XAI): توسعه روش‌هایی برای درک اینکه چرا یک مدل پیش‌بینی احساسی خاصی را انجام داده است، که برای ایجاد اعتماد و اشکال‌زدایی ضروری است.

  • ز) تمرکز بر اخلاق و انصاف (Ethics & Fairness): شناسایی و کاهش سوگیری‌ها در داده‌ها و مدل‌ها (مثلاً سوگیری نسبت به گروه‌های جمعیتی خاص)، و اطمینان از استفاده مسئولانه از این فناوری.

جمع‌بندی

تحلیل احساسات از یک چالش تحقیقاتی به یک ابزار تجاری و اجتماعی قدرتمند تبدیل شده است. این فناوری به ما امکان می‌دهد تا نبض افکار عمومی را بگیریم، به بازخوردها در مقیاس بزرگ گوش دهیم و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیریم. با پیشرفت‌های مداوم در یادگیری عمیق و مدل‌های زبانی بزرگ، قابلیت‌های تحلیل احساسات به طور فزاینده‌ای پیچیده و دقیق می‌شود. در حالی که چالش‌ها، به ویژه در درک ظرافت‌های زبان انسانی و ملاحظات اخلاقی، همچنان پابرجا هستند، آینده نویدبخش سیستم‌هایی است که می‌توانند احساسات و نیات بیان‌شده در زبان را با درک و دقت بیشتری تفسیر کنند و به ابزاری ضروری‌تر در تعامل انسان و ماشین و تحلیل داده‌های انسانی تبدیل شوند.

۵/۵ ( ۲ امتیاز )
نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا